دلم به كما رفته ؛ براي مردنش دست به دعا شويد …
تقصير من نيست تقصير معلم فارسيمه كه به من ياد نداد “من” با هر “تو”يي “ما” نميشه … :
هر كه آيد گويد: گريه كن، تسكين است گريه آرام دل غمگين است
چند سالي است كه من مي گريم در پي تسكينم ولي اي كاش كسي مي دانست
چند دريا بين ما فاصله است من و آرام دل غمگينم
خاطرات را بايد سطل سطل ازچاه زندگي بيرون كشيد . . .
خاطرات نه سر دارند و نه ته . . .
بي هوا مي آيند تا خفه ات كنند . . .
ميرسند . . .
گاهي وسط يك فكر . . .
گاهي وسط يك خيابان . . .
سردت مي كنند . . .
داغت ميكنند . . .
رگ خوابت را بلدند . . .
زمينت مي زنند . . .
خاطرات تمام نمي شوند .