عطر گل ياسو نمي خوام
نمره بيست كلاسو نمي خوام
عشق رو نقطه جوشو نمي خوام
دوره گرد گل فروشو نمي خوام
اوني كه چشاش به رنگ عسله
مجنون خونه به دوشو نمي خوام
من تو رو مي خوام اونارو نمي خوام
نفسم تويي هوارو نمي خوام
عيدغدير مبارك
زني شب هنگام ،خويشتن را شبيه كنيز مردي ساخت!
مرد به خيال آن كه آن زن كنيز اوست با وي نزديكي كرد.
ماجرا نزد عمر مطرح گرديد.
عمر قضيه را به حضرت علي عرضه داشت.
آن حضرت فرمود:مرد را در پنهاني حد بزن و زن را در آشكارا.
اين خبر حمل شده بر اين كه آن حضرت مي دانسته كه مرد از واقع قضيه با خبر بوده و به طور دروغ تستر كرده است.
زني پيس اندم را وليش به مردي تزويج نمود!
اميرالمومنين فرمود:چون مرد از زن استفاده كرده،بايد مهرش را به او بپردازد و ولي آن زن كه سبب تدليس شده است بايد مهريه را به شوهر غرامت دهد وسپس فرمود:
اگر مردي از عيب زني مطلع نباشد و او را به عقد در آورد،مهر به عهده خود زن مي باشد
زندگي،ارزش آن دارد كه به آن فكر كني
زندگي،شوق تبسم به لب خشكيده است
زندگي،جرعه آبي است به هنگامه ظهردر بياباني داغ
زندگي،دست نوازش به سر نوزادي است
زندگي،شوق وصال يار است
زندگي،تكيه زدن بر يار است
زندگي، موهبت عرضه شده بر من انسان خاكي
زندگي،راز فروزندگي خورشيد است
زندگي،اوج درخشندگي مهتاب است
زندگي،خانه تكاني است،هراز گاهي از غم و اندوه
زندگي،هرچه كه هست،طعم خوبي دارد،رنگ خوبي دارد.
عمر آنقدر كوتاه است كه نمي ارزد آدم حقير و كوچك بماند(ديزرائيلي)
من تنها يك چيز مي دانم و آن اينكه هيچ نمي دانم(سقراط)
دانستن كافي نيست،بايد به دانسته خود عمل كنيد(ناپلئون هيل)
دست به صورتم نزن،مي ترسم بيفتد...
نقاب خنداني كه بر چهره دارم!وبعد...
سيل اشكهايم تو را باخود ببرد...
وباز،من بمانم و تنهايي
مردي دو زن داشت يكي از انصار وديگري از بني هاشم،زن انصاريش را طلاق داده وپس از چندي درگذشت.
زن انصاري نزد عثمان گواه آورد كه به هنگام مردن شوهر در عده طلاق بوده و از او ارث مي برد.
عثمان حكمش را ندانست و آنان را نزد اميرالمومنين برد،آن حضرت پاسخ داد:اگر زن انصاري سوگند ياد مي كند كه در موقع وفات شوهر سه دفعه حيض از طلاقش نگذشته از او ارث مي برد و گرنه ارث نمي برد،عثمان به زن هاشمي رو كرد وگفت:اين قضاوت را شنيدي آيا آن را قبول داري؟
گفت:آري و اينك زن انصاري سوگند ياد كند و ارث ببرد ولي زن انصاري از قسم خوردن امتناع كرد و از ارث صرف نظر كرد.
نوروز،روزي است كه قائم اهل بيت ما در آن ظهور مي كند(امام جعفر صادق)
آن كس كه به حق ما ظلم كند،در رديف ظالمين به ما قرار مي گيرد(امام زمان)
پايبندي بر پيمان،جوانمردي است(امام حسين)
عالمان به سبب زيادي جاهلان غريبند(امام جواد)
آمده است:پهلوان مغروري كه بسيار قدرتمند بود،يك روز در بازار،مثل گاو شاخ دار صدا در مي آورد و به خود افتخار مي كرد.در اين حال سرش را به سوي آسمان بلند كرد وگفت:اي خدا!همه پهلوانان را بر زمين زدم،اكنون جبرئيل را بفرست تا او را نيز به زمين بزنم!
آمده است كه:اين پهلوان متكبر در بستر بيماري افتاد و مدت طولاني در حالت بيماري ماند و خداوند متعال او را آن چنان ضعيف كرد كه يك موش مي آمد و انگشت پاي او را گاز مي گرفت و مي خورد و او نمي توانست حتي آن موش را از خود دور كند.
مردم،دشمن آنند كه نمي دانند.
آن كس كه با دست كوتاه ببخشد،ازدستي بلند پاداش مي گيرد.
از فرار نعمتها بپرهيزيد،زيراهر گريخته اي باز نمي گردد.