گاهي سرنوشت مثل طوفان شني ست كه مدام تغيير سمت مي دهد.
تو سمت را تغيير مي دهي، اما طوفان دنبالت مي كند.
تو بازمي گردي، اما طوفان
با تو ميزان مي شود.
اين بازي مدام تكرار مي
شود، طوفان كه فرو نشست،
يادت نمي آيد چي به سرت آمد و چطور زنده مانده اي.
اما يك چيز مشخص است، از طوفان كه درآمدي،
ديگر همان آدمي نخواهي بود كه به طوفان پا نهاده بودي....