درد است اين كه مي فشرد سينه مرا
بيدار مي كند غم ديرينه مرا
آنان كه سالهاست به زنجير بسته اند
دستان زخمخورده و پر پينه مرا
سوگند خورده اند كه اين بار بشكنند
با نان و عشق حرمت آيينه مرا
حاشا كه حيله بازيشان مانعي نشد
آتشفشان شعله ور كينه مرا
تيغم غلاف مرگ شد « آقا » شتاب كن
اثبات كن به اينان، آدينه مرا
شاعر: سيّد محمّد بهشتي
تعجيل در فرج و سلامتي مولا صلوات